وصیت عبارت است از انشای امری که اثر آن معلق به فوت انشاء کننده خواهد بود؛
خواه این تملیک رایگان و مستقیم مال یا دستور تصرف در آن یا فک ملک، اسقاط حق و نصب
.وصی جهت ادای واجبات مالی یا مانند انها باشد
لذا وصیتنامه به دو دسته تملیکی و عهدی منقسم می شود.
وصی کننده را موصی، کسی که وصیتنامه به نفع او شده را موصی له، و کسی که باید دستورات
موصی را اجرا کند وصی نام دارد و به موضوع وصیتنامه موصی به اطلاق می گردد.
در وصیتنامه تملیکی، صرف انشای وصیت موجب تملک نیست
بلکه قبول موصی له پس از فوت موصی لازم است اما استثنائا اگر موصی له غیرمحصور باشد
مثل اینکه وصیتنامه برای فقرا یا امور عام المنفعه شود، قبول شرط نیست.
برخلاف وصی تملیکی در وصیتنامه عهدی قبول شرط نیست اما وصی
تا وقتی موصی زنده است می تواند وصایت را رد کند،ولی اگر قبل از فوت موصی رد نکند دیگر حق نخواهد داشت که بعد از فوت آن را رد کندحتی اگر از وصایت بی اطلاع بوده باشد.
از شروط دیگر که برای صحت وصی لازم است اهلیت موصی است
یعنی طبق ماده ۸۳۵ قانون مدنی موصی باید نسبت به مورد وصیتنامه جایزالتصرف باشد.
طبق مقررات ایران که برمبنای فقه شیعه است موصی تنها حق دارد
به موجب وصیتنامه در زمان حیات خود بدون وجود هرگونه مزاحمتی برای پس از مرگش در ثلث نیاز به تنفیذ و اجازه آتی ورثه دارد.
وصیتنامه در حقوق ایران می تواند به صورت رسمی، سری، عادی، یا
حتی شفاهی باشد البته طبق قانون امورحسبی اصل بر آن است وصیتنامه
در مواقع عادی باید کتبی باشد و فقط وصیتنامه کتبی را وصیتنامه گویند و استثنائا در شرایط فوق العاده وصیتنامه شفاهی نیز داریم.
-اگر موصی بعد از اینکه وصیتنامه کرد دوباره وصیتنامه برخلاف وصیت اول کند وصیت دوم صحیح است.
– وصیت به صرف مال در امر نامشروع باطل است.
-موصی باید مالک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است.
-موصی نمی تواند با وصیتنامه یک یا چند تن از ورثه را از ارث محکوم کند و این وصیت نافذ نیست.